راه خروجی نیست
در میان کولاک و سرگردانی در یک ایستگاه خدمات رفاهی نزدیک به بزرگراه کوهستانی، یک دانشجو کودکی ربوده شده را پیدا می‌کند که در خودروی متعلق به یکی از افراد داخل ایستگاه مخفی شده است...
شهر گمشده
زنی به نام لورتا که نویسنده داستان‌های عاشقانه است، همراه با مردی جوان به سفری برای معرفی و تبلیغ کتاب جدیدش می‌رود. اما میلیاردری عجیب و غریب او را می‌دزدد تا گنجینه گمشده‌ی شهری باستانی که در آخرین داستانش به آن اشاره کرده بود را پیدا کند...
پسرم
ادموند مورای که مشغول رانندگی است، تماسی از همسر سابق خود دریافت کرده و متوجه می‌شود که پسر ۷ ساله آن‌ها هنگامی که در اردو بوده، گمشده و اثری از او نیست. به زودی مشخص می‌شود که کودک دزدیده شده و امیدهای پدر و مادرش به ناامیدی تبدیل می‌شود...
بیا پیش بابا
مردی در ۳۰ سالگی تصمیم می‌گیرد بعد از مدت‌ها با پدر خودش ارتباط برقرار کند و به همین منظور راهی یک کلبه دورافتاده می‌شود اما به طرز وحشتناکی غافل‌گیر می‌شود...
مهمان عروسی
داستان فیلم درباره ی راز مردی است که بخاطر یک عروسی از بریتانیا به پاکستان می رود. او یک تفنگ، نوارکاست و نقشه ای برای آدم ربایی دارد ولی اتفاقاتی که می افتد برنامه ی او را تغییر میدهد...
