بیروت
در بحبوحه جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۸۲، مأموران سیا که در میان آتش متقابل نیروهای درگیر جنگ، گرفتار شده‌اند، باید یک دیپلمات سابق ایالات متحده را اعزام کنند تا برای نجان جان یکی از دوستانشان مذاکره کند...
زیر صفر
در جاده‌ای دورافتاده، خودروی انتقال محکومان زندان مورد حمله وحشیانه قرار می‌گیرد. مارتین، پلیسی که راننده ماشین بود، زنده می‌ماند و پس از فرار، خود را برای مقابله آماده می‌کند، در حالی که محکومان به دنبال راهی برای پایان دادن به زندگی او هستند...
خبرخوان
پنج سال پس از پایان جنگ‌های داخلی آمریکا، کاپیتان جفرسون کید که کهنه‌سرباز جنگ است، برای کسب درآمد از شهری به شهر دیگر سفر می‌کند و اخبار روزنامه‌ها و داستان‌های واقعی را برای مردم می‌خواند. در یکی از سفرهایش به دختری یتیم برخورد می‌کند که از شش سال پیش توسط قبیله‌ای بومی بزرگ شده است. او قبول می‌کند تا دختر را به پیش خانواده‌اش برگرداند، اما سفری دور و دراز و خطرات بزرگی در انتظار آن‌هاست...
ابیگل
دختر جوانی به نام ابیگل در شهری زندگی می‌کند که سال‌ها پیش به دلیل همه‌گیری یک بیماری مرموز در قرنطینه قرار گرفته و دروازه‌هایش بسته شده بود. وقتی او ۶ ساله بود، پدرش را یکی از بیماران بود از شهر خارج کردند. ابیگل که برای یافتن پدرش در برابر حکومت قرار می‌گیرد، متوجه می‌شود که این شهر در واقع پر از نیروهای جادویی است و در خود توانایی‌های جادویی خارق‌العاده‌ای را کشف می‌کند...
انولا هولمز
زمانی که مادر انولا هولمز در جشن تولد ۱۶ سالگی او به طرز اسرارآمیزی ناپدید می‌شود، او از دو برادر بزرگ‌ترش یعنی شرلوک هولمز مشهور و مایکرافت برای یافتن مادرشان کمک می‌خواهد، اما خیلی زود متوجه می‌شود که آن‌ها هیچ علاقه‌ای به حل این پرونده ندارند و قرار است او را به یک مدرسه شبانه‌روزی بفرستند. حالا انولا به‌عنوان یک زن جوان بی‌باک و باهوش به لندن سفر می‌کند تا این راز را کشف کند، ولی در راه با یک لرد جوان فراری آشنا می‌شود و ماجراهای جدیدی برایش اتفاق می‌افتد...
