پی کی
پی‌کی فیلمی طنز و کمدی-درام هندی به کارگردانی راجکومار هیرانی و ساخته شده در سال ۲۰۱۴ است که سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای هند می‌باشد.این فیلم یکی از محبوب‌ترین کمدی بالیوودی در خارج از هند محسوب می‌شود و با رتبه ۲۴۸ جز ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینماست. فیلم روایتگر دو داستان است اولی عاشقانه و دومی مذهبی و عقیدتی. در داستان اول دو جوان عاشق یکدیگر می‌شوند اما پس از مدتی دختر که اهل هند است متوجه می‌شود که معشوق او پاکستانی است و همین باعث مردد شدن او می‌شود چرا که او دیدگاهی منفی نسبت به مسلمانان دارد و اعتقادات مذهبی او باعث ایجاد یک نگرش منفی می‌شود و همین باعث بروز یک سری اتفاقات تا پایان فیلم می‌شود. در طرف دیگر فیلم و داستان دوم‌که موازی با داستان اول در حال نمایش است، آدم فضایی (پی‌کی) برای تحقیقات به زمین می‌آید و از کنترلی برای ارتباط با سفینه‌اش استفاده میکند. در ابتدای فیلم این کنترل توسط یک دزد به سرقت برده می‌شود. پی‌کی که به دنبال کنترل خود روی زمین می‌گردد از تمامی انسان‌هایی که در راهش قرار میگیرد جویای کنترل می‌شود اما همه این جواب را می‌دهند:«ما از کجا بدانیم...خدا می‌داند کجاست»... همین مقدمه‌ای می‌شود تا او به دنبال پیدا کردن خدا برود و با چند مذهب رایج در هند برخورد میکند. در اواسط فیلم هر دو داستان به هم گره‌میخورند و در انتها برآیند هردو باعث یک نتیجه‌گیری می‌شود.
یووراج
یوگندر یووراج سینگ فردی ثروتمند که دارای سه پسر است که پس از مرگش تمامی ثروت خود را به پسر بزرگ‌ترش به نام گنش که ذهنی ناپایدار دارد واگذار میکند که این اتفاق باعث می‌شود که دو برادر کوچک‌ترش برای فریب او و تصرف اموالش با یکدیگر همکاری کنند و...
برو راهتو برو
دیپاک "گویندا" یک جوان مهربان و دلپاک است که به کمک دوستش سوندار قصد دارد کاری انجام دهد، اما دراین‌بین دادگاه به‌جای پولی که پدرش از دولت بابت کار در مدرسه طلب داشته، اتوبوس قدیمی مدرسه را به آن‌ها می‌دهد. هزینه تعمیر اتوبوس و استفاده از آن و شروع یک کار جدید باعث می‌شود تا دو برادرزن دیپاک که قصد فروش خانه پدری او رادارند، سدی بر سر راه او شوند و…
خاطرات
پسری در آرزوی ازدواج با دختر موردعلاقه خود است، اما خانواده وی ناراضی هستند. عشق این دو را به کجا خواهد رساند؟
آخرین نمایش
فیلم در مورد بازیگر تئاتری است که ۳۰ سال و ۹ ماه در تئاتر آثار شکسپیر را بازی میکند و بعد ناگهان کنار می‌کشد. او به‌شدت معتقد است که شکسپیر بزرگ‌ترین نویسنده عالم بوده است و تمامی آثارش را از حفظ است در همین هنگام با هم‌بازی‌اش ملاقات میکند و …
