شهر گمشده
زنی به نام لورتا که نویسنده داستان‌های عاشقانه است، همراه با مردی جوان به سفری برای معرفی و تبلیغ کتاب جدیدش می‌رود. اما میلیاردری عجیب و غریب او را می‌دزدد تا گنجینه گمشده‌ی شهری باستانی که در آخرین داستانش به آن اشاره کرده بود را پیدا کند...
مرد آزاد
یک کارمند معمولی بانک که دچار روزمرگی شده است، دختر مورد علاقه‌اش را پیدا می‌کند. اما متوجه می‌شود که خودش در واقع یک شخصیت فرعی داخل یک بازی ویدیویی است و آن دختر در حال انجام همین بازی است. حالا باید این واقعیت را قبول کند که او تنها کسی است که می‌تواند جهان را نجات دهد...
نفرین شده
مواردی از چند قتل سریالی توسط اشخاص ناشناس اتفاق می افتد. اما قاتلین افراد عادی نیستند و مردگانی‌اند که دوباره زنده شده و قادر به صحبت هستند و ظاهرا توسط شخص دیگری کنترل می‌شوند...
هیچ کجا خاص نیست
مردی به نام جان که شغلش تمیزکردن پنجره‌هاست متوجه می‌شود که تنها چند ماه دیگر زنده است. او تلاش می‌کند تا خانواده‌ای جدید و مناسب برای پسر سه ساله‌اش پیدا کند و از او در برابر وضعیت وحشتناکی که در انتظارش است محافظت کند...
بدخیم
زنی به نام مدیسون با کابوس‌های تکان‌دهنده‌ای از قتل‌های وحشتناک مواجه می‌شود، به حدی که زندگی‌اش به هم ریخته و از لحاظ روانی فلج می‌شود. اما مشکل او وخیم‌تر نیز خواهد شد، زیرا متوجه می‌شود که در حقیقت این کابوس‌ها واقعیات ترسناکی هستند...
