پس از نوشتن و کارگردانی مولوی، به همه قول داده بودم که اثر بعدی حافظ خواهد بود و همه با تعجب میگفتند حافظ؟ و این تعجبشان را با گفتن اینکه ما از زندگی حافظ به اندازه یک پاراگراف هم اطلاعی در دست نداریم تکمیل میکردند. سجاد پورقناد که جوان فرهیخته و موسیقیدانی مطلع است نه از زبان خودش بلکه از زبان خواهرش که تحصیلکردهی ادبیات فارسی است به من هشدار داد و گفت: خواهرم میگه به فلانی بگو که استادهای ما که کار و زندگیشان غور کردن در زندگی و آثار حافظ و سعدی و مولوی و... است راجع به حافظ چیزی نمیدانند و...خلاصه این حرکت خطیریست و ممکن است به نتیجهای نرسد. من در جواب او گفتم: استادان ادبیات ما غالبا به تفسیر اشعار میپردازند در حالیکه منِ درامنویس و کارگردان، به "ساب تکست" یا زیر متن یا فضای پشت متن نگاه میکنم تا " کاراکتری" را بیابم و از بازیگران بخواهم که "بیوگرافی نقش" را از این طریق کشف کنند و من در مورد مولوی هم ابتدا همین کار را کردهام و به همین دلیل است که علیالظاهر در مولوی موفق بودهام ... بیان این نکته برای کسانی که این اپرا را بر روی صحنه دیدهاند و این دیویدی را تماشا خواهند کرد لازم است، زیرا باید بدانند که من دهها بار غزلیات حافظ را میخواندم که از آن رمزگشائی کنم. بهعنوان مثال همه متعجبند که دیوان حضرت حافظ چگونه از چنگ دژخیمان زمان خودش عبور کرده و جان سالم بهدر برده است، در حالیکه او در زمان حیاتش دیوان اشعاری نداشته است و برخی این افسانه را باور کردهاند که "محمد گل اندام" دوست و پیرو و شاگرد حافظ، از مردم خواست که هرکس که غزلی از حافظ برایش بیاورد یک سکهی طلا به او خواهد داد و از پژوهشگران کسی در معنای این بیت حافظ تامل نکرد تا بداند که حافظ باخبرتر از هرکسی میدانست که خود امیر مبارزالدین فاسد و فاسق و خونخوار بهنام دینخواهی و نوکرانش و ریاکاران چاکر منشش هر بیت و غزلی از او را به نابودی بکشد الا اینکه آن را در جائی به امانت بگذارند که دست هیچ نیروی پلیدی به آن نمی رسد و آن "حافظه " است.
عوامل
بهروز غریب پور
کارگردان و نویسنده
مشاهده آثارمحمد معتمدی
آواگر
مشاهده آثاربهزاد عبدی
موسیقی
مشاهده آثار