داستان این نمایش بر تأثیر دروغ در روابط بین افراد در خانواده تأکید دارد. اکثر کنشهای داستان بین زوج شخصیتها اتفاق میافتد: آرش و آلا، امید و میترا، امید و آرش، آرش و میترا. اما اولین و آخرین کنش روابط را از حوزهٔ ارتباط خصوصی افراد به ارتباط خانوادگی و بصورت عامتر به روابط اجتماعی تعمیم میدهند. هر کدام از این کنشها از رویدادهای سادهای مانند خر و پف کردن، غذا درست کردن و... شروع میشود و به صورتی واقعگرایانه به بحران میرسد. این فرایند در رابطهٔ میان شخصیتها تکرار میشود تا این که عمق پیدا کرده و به فاجعه ختم شود. سادهبودن شروع این کنشها به همزادپنداری مخاطب با شخصیتها بسیار کمک میکند. البته رگههای طنز داستان در دل تراژدی نیز تأثیر بسزایی بر موفقیت و ارتباط مخاطب با نمایش دارد. یعقوبی در این نمایش به جای پرداختن به قصهای خطی و مطرح کردن تم مورد نظر خود در ساختاری کلیشهای، شخصیتها را روانشناسی میکند. به همین دلیل با اینکه آدمهای نمایش او ظاهراً گاهی گفتگوهای بیهدفی را دنبال میکنند ولی با هوشمندی به سراغ برخی انگیزهها و دلایل ناگفته در متن میروند.
خشکسالی و دروغ به نویسندگی و کارگردانی «محمد یعقوبی» با بازی (به ترتیب ورود به صحنه) احمد مهرانفر (در نقش آرش)، باران کوثری / سحر دولتشاهی (در نقش آلا)، علی سرابی (در نقش امید) و آیدا کیخایی (در نقش میترا)
عوامل
احمد مهرانفر
بازیگر
مشاهده آثارسحر دولتشاهی
بازیگر
مشاهده آثارباران کوثری
بازیگر
مشاهده آثارعلی سرابی
بازیگر
مشاهده آثارآیدا کیخایی
بازیگر
مشاهده آثار